زندگی
صحنه یکتای هنرمندی
ماست سهراب سپهری" شاهکارهای شعر نو پارسی"دل من دير زماني ست كه مي پندارددوستي نيز گلي ست…مثل نيلوفر و نازساقه ي ترد ظريفي داردبي گمان سنگ دل است آنكه روا مي داردجان اين ساقه ي نازك را دانسته بيازارددر زميني كه ضمير من و توستاز نخستين ديدار ؛ هر سخن هر رفتاردانه هايي ست كه مي افشانيم؛ برگ و باري ست كه مي رويانيمآب و خورشيد و نسيمش مهر استگر بدان گونه كه بايست به بار آيد
زندگي را به دل انگيزترين چهره بيارايدآنچنان با تو درآميزد اين روح لطيفكه تمناي وجودت همه او باشد و بسبي نيازت سازد از همه چيز و همه كسزندگي گرمي دل هاي به هم پيوسته استتا در آن دوست نباشد همه درها بسته استدر ضميرت اگر اين گل ندميده است هنوزعطر جان پرور عشق؛ گر به صحراي نهادت نوزيده است هنوزدانه ها را بايد از نو كاشتآب و خورشيد و نسيمش را از مايه جان خرج مي بايد كردرنج مي بايد برد… دوست مي بايد داشتزندگي صحنه
يكتاي هنرمندي ماستهر كسي نغمه خود خواند و از صحنه رودصحنه پيوسته بجاست ضیاء قرآن امیرالمؤمنین(ع) ...
ما را در سایت ضیاء قرآن امیرالمؤمنین(ع) دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : 3zia128a بازدید : 145 تاريخ : سه شنبه 24 خرداد 1401 ساعت: 7:20